قاسم ترخان
چکیده
بیگمان مانایی و ناپداری تمدنها بسته به عواملی فراوانی است. بر اساس متون دینی عواملی مانند ظلم، کفر، شرک در ناپایداری و هلاک تمدنها دخیلاند و مقتضای برخی از سنتهای الهی مانند احباط، ابتلا، تدمیر ...
بیشتر
بیگمان مانایی و ناپداری تمدنها بسته به عواملی فراوانی است. بر اساس متون دینی عواملی مانند ظلم، کفر، شرک در ناپایداری و هلاک تمدنها دخیلاند و مقتضای برخی از سنتهای الهی مانند احباط، ابتلا، تدمیر و استیصال و استخلاف، چنین چیزی است. این نوشتار با استفاده از روش کتابخانهای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی - تحلیلی در استنتاج دیدگاه با تأکید بر آیات قرآن، به این پرسش اساسی پاسخ میگوید که چرا با وجود عوامل افول، برخی تمدنها مانا باقی میمانند؟. یافتههای تحقیق به شرح زیر است:الف) آن امتها و جوامع از صفات و ویژگیهایی بهره میبرند که همانها باعث پیشرفت و پایداری شده است. ب) با بهرهگیری از اسباب مادی میتوان سطح رفاه را بالا برد و به پیشرفت و پایداری دست یافت؛ هرچند بهمنظور دستیابی به مانایی و پیشرفت همهجانبه نیازمند تلفیق اسباب مادی و معنوی است. ج) برخورداری از امکانات مادی ممکن است بر اساس سنت امهال و استدراج باشد.د) کفر مانع رشد اقتصادی نیست؛ هرچند طبق سنت احباط، آرامش و سعادت دنیوی تحقق پیدا نمیکند و این توسعه ماندگار نخواهد بود. هـ) برخی از عوامل مانند ظلم علت تامه هلاکتاند؛ اما برای نابودی و مرگ از نقش اقتضایی برخوردارند. و) از منظر دین، پایداری در معنای رایج، مساوی با مانایی نیست. در مانایی کیفیت و کمیت به صورت توأمان لحاظ میشود که از آن به پیشرفت کوثری تعبیر میشود.